«صحیفه سجادیه، دعای 22»
متن حدیث:
اللّهُمّ لَا طَاقَةَ لِی بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِی عَلَی الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوّةَ لِی عَلَی الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَیّ رِزْقِی، وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی خَلْقِکَ، بَلْ تَفَرّدْ بِحَاجَتِی، وَ تَوَلّ کِفَایَتِی.
وَ انْظُرْ إِلَیّ وَ انْظُرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی، فَإِنّکَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی نَفْسِی عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَإ؛پپّّ فِیهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی خَلْقِکَ تَجَهّمُونِی، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِی إِلَی قَرَابَتِی حَرَمُونِی، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِیلًا نَکِداً، وَ مَنّوا عَلَیّ طَوِیلًا، وَ ذَمّوا کَثِیراً.
فَبِفَضْلِکَ، اللّهُمّ، فَأَغْنِنِی، وَ بِعَظَمَتِکَ فَانْعَشْنِی، وَ بِسَعَتِکَ، فَابْسُطْ یَدِی، وَ بِمَا عِنْدَکَ فَاکْفِنِی.
اللّهُمّ صَلّ عَلَی مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَلّصْنِی مِنَ الْحَسَدِ، وَ احْصُرْنِی عَنِ الذّنُوبِ، وَ وَرّعْنِی عَنِ الْمَحَارِمِ، وَ لَا تُجَرّئْنِی عَلَی الْمَعَاصِی، وَ اجْعَلْ هَوَایَ عِنْدَکَ، وَ رِضَایَ فِیمَا یَرِدُ عَلَیّ مِنْکَ، وَ بَارِکْ لِی فِیمَا رَزَقْتَنِی وَ فِیمَا خَوّلْتَنِی وَ فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیّ، وَ اجْعَلْنِی فِی کُلّ حَالَاتِی مَحْفُوظاً مَکْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً.
خدایا مرا بر مشقت طاقت، و بر بلا صبر و بر فقر قدرت نیست، پس روزیم را باز مدار، و مرا به خلق خود وا مگذار. بلکه تو خود به تنهائی حاجتم را بر آور.
و کار مرا بعهده گیر، و مرا منظور نظر خود ساز، و در همه کارهایم با چشم لطف بنگر. زیرا اگر مرا به نفس خود وا گذاری از اداره آن فرو مانم و آنچه را که صلاح نفس من در آن است بر پا ندارم، و اگر مرا به خلق خود وا گذاری روی بر من ترش کنند و اگر بر عهده خویشانم موکول کنی محرومم سازند. و اگر عطا کنند عطائی کم و بی برکت دهنده و منتی فراوان نهند. و نکوهشی بسیار کنند.
خدایا پس به فضل خود بی نیازم کن، و بدست عظمتت زیر بازویم را بگیر، و بر پایمدار و به توانگری خود دستم را گشاده ساز. و به رحمتت بی نیازم کن.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا از حسد برهان و از گناهان بازدار، و از کارهای حرام توفیق پرهیز بخش و بر ارتکاب معاصی دلیرم مکن و مرغ دلم را در شاخسار لطف و رحمت خود به پرواز دار و به هر شهد و شرنگ که از جام تقدیر تو به کامم در آید شادم ساز.
دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِک عَلَی إِذَا کبِرْتُ، وَ أَقْوَی قُوَّتِک فِی إِذَا نَصِبْتُ، وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکسَلِ عَنْ عِبَادَتِک، وَ لَا الْعَمَی عَنْ سَبِیلِک، وَ لَا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلَافِ مَحَبَّتِک، وَ لَا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْک، وَ لَا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیک.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و فراخترین روزی را به وقت پیری نصیبم کن، و نیرومندترین قوّت خود را به هنگام درماندگی بهره من فرما، و مرا در راه عبادت دچار سستی منما، و از تشخیص راهت نابینایم مساز، و به ارتکاب خلاف محبتت دچار مکن، و مپسند که به کسی که از تو دور است نزدیک شوم، و از آن که با تو همراه است جدا گردم.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِک عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُک عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیک عِنْدَ الْمَسْکنَةِ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالاسْتِعَانَةِ بِغَیرِک إِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لَا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیرِک إِذَا افْتَقَرْتُ، وَ لَا بِالتَّضَرُّعِ إِلَی مَنْ دُونَک إِذَا رَهِبْتُ، فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِک خِذْلَانَک وَ مَنْعَک وَ إِعْرَاضَک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
الهی چنان کن که با نیرو و قدرت تو به شداید حمله کنم، و به وقت نیاز به گدایی از تو برخیزم، و در بیچارگی به پیشگاه تو بنالم، و مرا به کمک خواستن از غیر خود چون مضطر شوم، و به فروتنی برای مسئلت از غیر خود چون ندار شوم، و به زاری کردن به درگاه غیر خود چون بترسم گرفتار مکن، که به آن خاطر سزاوار خواری و منع از رحمت و بیاعتنایی از جانب تو شوم،ای مهربانترین مهربانان.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یلْقِی الشَّیطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکراً لِعَظَمَتِک، وَ تَفَکراً فِی قُدْرَتِک، وَ تَدْبِیراً عَلَی عَدُوِّک، وَ مَا أَجْرَی عَلَی لِسَانِی مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَک، وَ إِغْرَاقاً فِی الثَّنَاءِ عَلَیک، وَ ذَهَاباً فِی تَمْجِیدِک، وَ شُکراً لِنِعْمَتِک، وَ اعْتِرَافاً بِإِحْسَانِک، وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِک.
الهی عنایت کن که به جای آنچه شیطان در دلم میافکند از آرزوی باطل و بدگمانی و حسد، یاد عظمت تو کنم، و در قدرت تو اندیشه نمایم، و در دفع دشمنان تو چارهسازی نمایم، و به جای آنچه شیطان بر زبانم جاری میسازد از فحش و بدگویی و ناسزا یا شهادت ناحق، یا غیبت از مؤمن غایب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها، سخن در سپاس تو گویم، و و مبالغه در ثنای تو ورزم، و با تمام هستی خود ستایش بزرگی تو کنم، و شکر نعمت تو بجای آورم، و اعتراف به احسان تو نمایم، و به شمردن نعمتهای تو مشغول گردم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَوِّجْنِی بِالْکفَایةِ، وَ سُمْنِی حُسْنَ الْوِلَایةِ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ الْهِدَایةِ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالسَّعَةِ، وَ امْنَحْنِی حُسْنَ الدَّعَةِ، وَ لَا تَجْعَلْ عَیشِی کدّاً کدّاً، وَ لَا تَرُدَّ دُعَائِی عَلَی رَدّاً، فَإِنِّی لَا أَجْعَلُ لَک ضِدّاً، وَ لَا أَدْعُو مَعَک نِدّاً.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و تارکم را به تاج کفایت بیارای، و مرا در امور به نیکی سرپرستی کن، و صدق هدایت به من عنایت فرما، و به وسعت روزی آزمایشم مکن، و از آسایش در زندگی برخوردارم نما، و معیشتم را دشوار مکن، و دعایم را به سویم برمگردان، زیرا من برایت همتا قرار نمیدهم، و با وجود تو به سویی دست حاجت نمیبرم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْنَعْنِی مِنَ السَّرَفِ، وَ حَصِّنْ رِزْقِی مِنَ التَّلَفِ، وَ وَفِّرْ مَلَکتِی بِالْبَرَکةِ فِیهِ، وَ أَصِبْ بیسَبِیلَ الْهِدَایةِ لِلْبِرِّ فِیمَا أُنْفِقُ مِنْهُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنِی مَئُونَةَ الِاکتِسَابِ، وَ ارْزُقْنِی مِنْ غَیرِ احْتِسَابٍ، فَلَا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِک بِالطَّلَبِ، وَ لَا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَکسَبِ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از اسراف بازدار، و روزیم را از تلف شدن نگاه دار، و دارائیم را به وسیله برکت دادن افزون کن، و مرا در انفاق از آن مال در امور خیر به راه هدایت رهبری فرما. بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از سختی و رنج به دست آوردن روزی کفایت کن، و روزیم را از جایی که گمان نمیبرم به من عنایت فرما، تا در راه بهدست آوردن روزی از بندگیت بازنمانم، و سنگینی وبال آن را به دوش نکشم.
اللَّهُمَّ فَأَطْلِبْنِی بِقُدْرَتِک مَا أَطْلُبُ، وَ أَجِرْنِی بِعِزَّتِک مِمَّا أَرْهَبُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صُنْ وَجْهِی بِالْیسَارِ، وَ لَا تَبْتَذِلْ جَاهِی بِالْإِقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِک، وَ أَسْتَعْطِی شِرَارَ خَلْقِک، فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی، و أُبْتَلَی بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی، وَ أَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ وَلِی الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ.
الهی آنچه را که در راه بهدست آوردن آنم به قدرتت برایم فراهم نما، و از آنچه بیم دارم به عزتت پناهم ده. بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و آبرویم را به توانگری حفظ کن، و قدر و منزلتم را به تنگدستی پست مفرما، که از روزیخوارانت روزی طلبم، و از اشرار خلقت عطایی خواهم، تا به تعریف آن که به من عطا کند مایل شوم، و به سرزنش آن که از من منع نماید مبتلا گردم، درحالی که بخشش و منع عطا وقف حریم مقدس توست (و دیگران کارهای نسیتند).
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی صِحَّةً فِی عِبَادَةٍ، وَ فَرَاغاً فِی زَهَادَةٍ، وَ عِلْماً فِی اسْتِعْمَالٍ، وَ وَرَعاً فِی إِجْمَالٍ. اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِک أَجَلِی، وَ حَقِّقْ فِی رَجَاءِ رَحْمَتِک أَمَلِی، وَ سَهِّلْ إِلَی بُلُوغِ رِضَاک سُبُلِی، وَ حَسِّنْ فِی جَمِیعِ أَحْوَالِی عَمَلِی.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا سلامتیای که در عبادت، و فراغتی که در زهد مصرف شود، و دانشی که به کار بندم، و خصلت پارسایی توأم با میانهروی روزی کن. الهی حیاتم را با عفو خود پایان ده، و آرزویم را به رحمتت صورت تحقق ده، و راههای رسیدن به خشنودیت را بر من هموار ساز، و در همه حال اعمالم را نیکو گردان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ نَبِّهْنِی لِذِکرِک فِی أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِک فِی أَیامِ الْمُهْلَةِ، وَ انْهَجْ لِی إِلَی مَحَبَّتِک سَبِیلًا سَهْلَةً، أَکمِلْ لِی بِهَا خَیرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در اوقات بیخبری و غفلت برای یادت بیدار کن، و در روزگار مهلت به طاعتم وادار، و راهی هموار به سوی عشقت برایم باز کن، و به سبب آن خیر دنیا و آخرتم را کامل گردان.
اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کأَفْضَلِ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک قَبْلَهُ، وَ أَنْتَ مُصَلٍّ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَهُ، وَ «آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً»، وَ قِنِی بِرَحْمَتِک «عَذابَ النَّارِ.»
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، مانند بهترین درودی که قبل از او بر هر یک از بندگانت نثار فرمودهای، و پس از او نثار کسی خواهی فرمود، و ما را در این جهان و آن جهان خیر و خوبی نصیب فرما، و به رحمتت مرا از عذاب آتش جهنم حفظ فرما.
دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع)
این ادعیه از دیرین از سوی محققان و دعا پژوهان مورد توجه بوده است و علمای بسیاری به تألیف کتابهایی در شرح و تفسیر صحیفه سجادیه به طور کلی و یا به طور اختصاصی بر دو امر بهرهمندی از قرآن کریم و احادیث پیامبر(ص) و معصومین و همچنین استفاده از مضامین بلند و ابعاد تربیتی و سیر و سلوکی در این دعا مبادرت ورزیدهاند.
گفتنی است دعای مکارم الاخلاق با ویژگی هایی چون؛ تکرار صلوات در ابتدای فرازها و درخواستها در این دعا از سیر ایمان و کمال و یقین تا نیکوترین نیتها و عملها و رسیدن به حالاتی است که بستر سیر وسلوک و نهادینه شدن اوصاف اخلاقی را فراهم کند، در بین دیگر دعا ها معروف شده است.
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیهالسلام فِی مَکارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِی الْأَفْعَالِ:
و از دعاهای آن حضرت(ع)، در مکارم اخلاق و اعمال پسندیده:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یقِینِی أَفْضَلَ الْیقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِک نِیتِی، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَک یقِینِی، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِک مَا فَسَدَ مِنِّی.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ایمانم را به درجه کاملترین ایمان رسان، و یقینم را برترین یقین گردان، و نیتم را به بهترین نیتها منتهی ساز، و کردارم را به بهترین کردارها تبدیل کن. بارخدایا، نیتم را به لطف خود کامل و خالص گردان، و یقینم را بدان گونه که دانی به راه صحت بر، و تباهی کارم را به قدرتت اصلاح کن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنِی مَا یشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ، وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَی فِی رِزْقِک، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِی الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و گره هر کاری که فکرش مرا به خود مشغول داشته بگشای، و مرا در کاری قرار ده که فردا مرا از آن بازپرسی میکنی، و روزگارم را در آنچه از پی آنم آفریدهای مصروف دار، و بینیازم گردان و روزیت را بر من وسعت ده، و به چشمداشت مبتلایم مکن، و ارجمندم ساز و گرفتار کبرم مفرما، و بر بندگیت رامم ساز، و بندگیام را به آلودگی خودپسندی تباه مکن، و خیر و نیکی را برای تمام مردم به دست من جاری ساز، و آن را از کدورت منّتگذاری دور دار، و خوی عالی را به من عنایت فرما، و از فخرفروشی محافظتم کن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا أُظْلَمَنَّ وَ أَنْتَ مُطِیقٌ لِلدَّفْعِ عَنِّی، وَ لَا أَظْلِمَنَّ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی الْقَبْضِ مِنِّی، وَ لَا أَضِلَّنَّ وَ قَدْ أَمْکنَتْک هِدَایتِی، وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِک وُسْعِی، وَ لَا أَطْغَینَّ وَ مِنْ عِنْدِک وُجْدِی.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مگذار که من ستمزده شوم در حالی که تو به دفع آن از من توانایی، و اجازه مده که بر دیگری ستم کنم درحالی که تو در جلوگیری از من نیرومندی، و مپسند که گمراه شوم در حالی که به حقیقت بر هدایت من توانایی، و نخواه که تهیدست گردم در حالی که فراخی روزی من نزد توست، و مرا به سرکشی میازمای که توان و دارایی من از توست.
اللَّهُمَّ إِلَی مَغْفِرَتِک وَفَدْتُ، وَ إِلَی عَفْوِک قَصَدْتُ، وَ إِلَی تَجَاوُزِک اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِک وَثِقْتُ، وَ لَیسَ عِنْدِی مَا یوجِبُ لِی مَغْفِرَتَک، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَک، وَ مَا لِی بَعْدَ أَنْ حَکمْتُ عَلَی نَفْسِی إِلَّا فَضْلُک، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَفَضَّلْ عَلَی.
الهی به جانب آمرزشت آمدهام، و به سوی بخشایشت روی آوردهام، و به گذشت تو مشتاقم، و به فضلت اعتماد و تکیه دارم، و چیزی نزد من نیست که مرا درخور آمرزش تو کند، و نه کاری که مستحق بخشایش تو گردم، و با ستمهایی که بر خود کردهام جز تکیه بر فضل و احسان تو راهی ندارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و بر من تفضّل فرما.
اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی، وَ وَفِّقْنِی لِلَّتِی هِی أَزْکی، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا هُوَ أَرْضَی. اللَّهُمَّ اسْلُک بیالطَّرِیقَةَ الْمُثْلَی، وَ اجْعَلْنِی عَلَی مِلَّتِک أَمُوتُ وَ أَحْیا. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَتِّعْنِی بِالاقْتِصَادِ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ السَّدَادِ، وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ، وَ مِنْ صَالِحِ الْعِبَادِ، وَ ارْزُقْنِی فَوْزَ الْمَعَادِ، وَ سلَامَةَ الْمِرْصَادِ.
الهی زبانم را به هدایت گویا ساز، و تقوا را بر قلبم الهام کن، و به پاکیزهترین روشم توفیق ده، و مرا به کاری وادار که بیش از هر چیز به آن خشنودی. الهی بهترین راه را پیش پایم گذار، و مرا بر آئین خوددار تا بر آن بمیرم و زنده شوم. الهی بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از نعمت میانهروی بهرهمند فرما، و از اهل درستی و استقامت، و راهنمایان به خیر، و بندگان شایستهات قرار ده، و نجات و رستگاری در قیامت، و رهیدن از کمینگاه عذاب نصیبم کن.
اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِک مِنْ نَفْسِی مَا یخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ لِنَفْسِی مِنْ نَفْسِی مَا یصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِی هَالِکةٌ أَوْ تَعْصِمَهَا.
الهی از نفس من آنچه که موجب آزادیاش باشد برای خود بگیر، و آنچه را که موجب صلاح آن گردد برایم باقی بدار، زیرا که نفس من در معرض هلاکت است مگر اینکه تو او را حفظ کنی.
اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِی إِنْ حَزِنْتُ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِی إِنْ حُرِمْتُ، وَ بِک اسْتِغَاثَتِی إِنْ کرِثْتُ، وَ عِنْدَک مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلَاحٌ، وَ فِیمَا أَنْکرْتَ تَغْییرٌ، فَامْنُنْ عَلَی قَبْلَ الْبَلَاءِ بِالْعَافِیةِ، وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ، وَ قَبْلَ الضَّلَالِ بِالرَّشَادِ، وَ اکفِنِی مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ، وَ هَبْ لِی أَمْنَ یوْمِ الْمَعَادِ، وَ امْنَحْنِی حُسْنَ الْإِرْشَادِ.
الهی چون اندوهناک شوم تو دلخوشی منی، و چون محروم گردم تو محل امید منی، و چون غم و غصه و مصیبت بر من هجوم آرد پناهم به توست، و آنچه از دستم رود تدارکش نزد توست، و هر چه تباه گردد اصلاحش از جانب توست، و هر چه را ناپسند داری تغییرش به دست توست، پس قبل از بلا عافیت را، و پیش از طلب توانگری را، و پیش از گمراه شدن هدایت را بر من منّت گذار، و مرا از آزار مردمان کفایت کن، و ایمنی از روز قیامت را نصیبم فرما، و حسن ارشاد را به من مرحمت کن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ادْرَأْ عَنِّی بِلُطْفِک، وَ اغْذُنِی بِنِعْمَتِک، وَ أَصْلِحْنِی بِکرَمِک، وَ دَاوِنِی بِصُنْعِک، وَ أَظِلَّنِی فِی ذَرَاک، وَ جَلِّلْنِی رِضَاک، وَ وَفِّقْنِی إِذَا اشْتَکلَتْ عَلَی الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا، وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْکاهَا، وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و به لطفت همه شرور را از من بگردان، و مرا به نعمتت پرورش ده، و به کرمت اصلاح کن، و به احسانت مداوا فرما، و در سایه رحمتت جای ده، و خلعت خشنودیت را به من بپوشان، و چون کارها بر من دَرهم شود مرا به هدایتآمیزترین آنها، و چون برنامهها در نظرم مشتبه شود مرا به پاکیزهترین آنها، و در اختلاف آئینها مرا به پسندیدهترین آنها رهنمون باش.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِی بِهُدًی صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَةِ حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا، وَ نِیةِ رُشْدٍ لَا أَشُک فِیهَا، وَ عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِک، فَإِذَا کانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أَنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَی، أَوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی.
بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنکه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانی، و عزتی آشکار برایم ایجاد مکن مگر که به همان اندازه در باطنم خاکسار سازی. بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از روشی پسندیده بهره دِه که آن را با برنامهای دیگر عوض نکنم، و مرا به طریق حق رهنمون شو آنگونه که از آن روی نتابم، و نیتی درست و استوار به من مرحمت کن آنسان که در آن به تردید نیفتم، و مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود، و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود جانم را بستان قبل از - آنکه دشمنیات به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم گردد.
اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا، وَ لَا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا، وَ لَا أُکرُومَةً فِی نَاقِصَةً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا.
الهی در وجود من هیچ خصلت عیبناک مگذار مگر آنکه آن را به دایره اصلاح آوری، و مرا با هیچ عیبی که به خاطر آن سرزنشم کنند رها مکن مگر آنکه آن را نیکو گردانی، و هیچ کرامتی را در من ناقص مگذار مگر آنکه به کمالش رسانی.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَینَ الْوَلَایةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِینَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِینَ کرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ.
بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و شدّت کینه کینه توزان را به محبت، و حسد اهل تجاوز را به مودّت، و بدگمانی اهل صلاح را به اطمینان، و دشمنی نزدیکان را به دوستی، و گسستن خویشاوندان را به خوشرفتاری، و رو بر تافتن نزدیکان را از یاری نمودن به یاری، و دوستی ظاهرسازان را به دوستی حقیقی، و خوارانگاشتن مصاحبان را به حُسن رفتار، و تلخی ترس از ظالمان را به شیرینی ایمنی مبدّل ساز.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِی یداً عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی، وَ لِسَاناً عَلَی مَنْ خَاصَمَنِی، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِی، وَ هَبْ لِی مَکراً عَلَی مَنْ کایدَنِی، وَ قُدْرَةً عَلَی مَنِ اضْطَهَدَنِی، وَ تَکذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِی، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِی، وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی.
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر کسی که به من ستم کند چیرگی ده، و با آن که با من به مجادله برخیزد زبان گویا ساز، و بر آن که نسبت به من دشمنی ورزد پیروزی عنایت کن، و بر آن که مرا میفریبد چارهسازی مرحمت فرما، و بر آن که مرا زبون خواهد قدرت ده، و بر آن که مرا عیب میگوید توانی ده که دروغش را آشکار سازم، و از چنگ آن که مرا بیم دهد رهایم کن، و از آن که مرا به راه راست رهنمون شود و استقامت آموزد توفیق فرمانبری ده، و به پیروی از کسی که ارشادم نماید موفّق دار.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ، وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ، وَ أُکافِی مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَی حُسْنِ الذِّکرِ، وَ أَنْ أَشْکرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِی عَنِ السَّیئَةِ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر خیرخواهی کسی که با من نیرنگ کند توفیق ده، و آن را که از من دوری کرده به خوبی پاداش دهم، و به آن کس که محرومم ساخته بخشش کنم، و به آن که از من بریده بپیوندم، و برخلاف آن که از من غیبت کرده از وی نیکو یاد کنم، و خوبی را سپاسگزارم، و از بدی چشم بپوشم.
متن عربی دعای اول صحیفه سجادیه
دعای اول
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ، فَقَال :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ. ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً. ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ. وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ. ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً، يَتَخَطَّى إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ، لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى. عَدْلًا مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ. وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ «إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا.» وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ. حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ. حَمْداً يُضِيءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ، يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ، يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ. حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ. حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ. حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اللَّهِ. حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِي لَا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِي لَا تَحُولُ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ. وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ، فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا، مَتَى. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ. ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِيَ شُكْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً. فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ، وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ حَمْداً يَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ. ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ، وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ، وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ. حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ.
ترجمه دعای اول
ستايش خداي ـ عزّوجل ـ
ستايش براي خداست؛ آن نخستينِ بيآغاز و آن واپسينِ بيانجام.
او كه ديدهي بينندگان از ديدنش فرو مانَد، و انديشهي وصف كنندگان ستودنش نتواند.
آفريدگان را به قدرت خود آفريد، و به خواستِ خويش بر آنان جامهي هستي پوشيد.
آنگاه ايشان را به راهي كه ميخواست رهسپار كرد، و به جادهي محبّت خود روان گردانيد. آفريدگان نتواند از حدّي كه خدا برايشان مقرّر ساخته است، قدمي پيش و پس بگذارند.
براي هر يك از آنان روزيام معلوم و به اندازه قرار داده است؛ آن گونه كه هيچ كس نتواند از آن كس كه خدا فراوان به او داده، چيزي بكاهد، و به آن كس كه اندك به او بخشيده، چيزي بيفزايد.
سپس براي زندگياش پاياني مشخص و زماني معيّن قرار داد كه با روزهاي عمرش به سوي آن گام بر ميدارد، و با سالهاي روزگار خويش بدان نزديك ميشود؛ تا چون واپسين گامها را بردارد و عمرش به سرآيد، جان او را بستاند و به سوي پاداش بسيار يا عذاب وحشتبار خود روان سازد، «تا آنان را كه بد كردهاند، به سبب كردارشان، سزا دهد، و آنان را كه نيكي كردهاند، جزا بخشد»؛
و اين، نشانِ دادگري اوست. نامهاي او پاك و بينقص است، و نعمتهايش بر همه آشكار. «از آنچه ميكند، باز خواست نشود، در حالي كه آنان بازخواست شوند.»
ستايش براي خداست كه اگر در برابر آن همه نعمتِ پياپي كه بر بندگانش فرستاد، ستايش خود را به ايشان نميآموخت، از نعمتهايش بهره ميجستند و او را سپاس نميگفتند، و از روزياش گشايش مييافتند و شكرانهي آن را به جا نميآوردند.
در اين صورت، از مرزهاي انساني برون ميافتادند و در وادي حيواني پاي مينهادند، و آن گونه ميشدند كه خدا در كتاب استوار خود فرمود: «آنان مثل چارپايانند، نه بيشتر، بلكه از چارپايان نيز گمراهتر.»
ستايش براي خداست كه خود را به ما شناسانيد، و شيوهي سپاسگزاريِ از خود را به ما آموخت، و درهاي علم به پروردگارياش را به روي ما گشود، و ما را به اخلاص ورزيدن در توحيدِخود رهنمون ساخت، و از شك و ناباوري نگاه داشت.
ستايش كه با آن در حلقهي ستايشگرانش درآييم، و به ياري آن پيشي گيريم از همهي آنان كه در طلب خشنودي و بخشايش او پيش افتادهاند.
ستايشي كه به سبب آن، تيرگيهاي برزخ بر ما آشكار، و راه رستاخيز هموار شود، و در روزي كه «هر كس به سزاي خود برسد و بر كسي ستم نرود»، و در «روزي كه هيچ دوستي به كار دوستِ خود نيايد و هيچ كس به ياري ديگري نشتابد»، ما در پيشگاه گواهان (فرشتگان و پيامبران و امامان ـ عليهم السّلام ـ ) بلند مرتبه شويم.
ستايشي نوشته شده در كارنامهي ما كه تا «اعلي علّيّين» بالا رود و فرشتگان مقرّب خدا بر آن گواهي دهند.
ستايشي كه در روز خيره شدن چشمها از ترس قيامت، ديدگان ما بدان روشني گيرد، و آن گاه كه عدهّاي سيهروي گردند، ما بدان رو سپيد شويم.
ستايشي كه ما را از آتش دردناك خدا برهاند و در كنار بخششِ هموارهاش بنشاند.
ستايشي كه ما را با فرشتگانِ مقرّب او همنشين سازد، و در سراي جاويدي كه پيوسته باقي است، و در جايگاه پُر نعمتي كه هرگز دگرگون نشود، ما را با پيامبراني كه فرستاده همدوش و همنفس گرداند.
ستايش براي خداست؛ او كه زيباييهاي آفرينش را براي ما برگزيد، و روزيهاي پاك و نيكو را به سوي ما روان گردانيد،
و ما را بر همهي آفريدگان برتري بخشيد و بر آنان چيرگي داد. پس اينك هر آفريدهاي به توانايي او فرمانبردار ماست. و به ياري او در اطاعت ما ناچار.
ستايش براي خداست كه دَرِ نياز را، جز به درگاه خويش، از همه سو بر ما بست؛ حالا چگونه سپاس او را گزاريم؟ كي توانيم از عهدهي شكرش به درآييم؟ نه، كي توانيم؟
ستايش براي خداست؛ او كه در پيكر ما ابزارهايي براي گشودن و بستنِ اندامها نهاد، و ما را از نيروي زندگي بهرهمندي داد، و اندامهايي براي كار و تلاش در ما پديد آورد، و از خوردنيهاي پاك و گوارا روزيمان كرد، و با فضل و بخشش خود ما را توانگر ساخت. و با نعمت خويش سرمايهمان بخشيد.
آنگاه ما را به كارهاي فرمان داد تا فرمانبرداريمان را بسنجد، و از كارهايي نهي فرمود تا سپاسگزاريمان را بيازمايد. پس از آن، چون از فرمانش سرپيچيديم و بر مركب نافرمانياش نشستيم، در كيفر دادنِ ما عجله نكرد و در انتقام گرفتن از ما شتاب نورزيد، بلكه از سَرِ بزرگواري، با رحمت خود با ما مدارا كرد، و از روي بردباري، با مهرباني مهلتمان داد و بازگشتِ ما را به انتظار نشست.
ستايش براي خداست كه ما را به راه توبه رهنمون گرديد، و از احسانِ او بود كه ما بدان راه افتاديم. و اگر از نعمتهاي او به همين يك نعمت بسنده كنيم، باز هم نعمت دادنش نيكو، احسانش در حقّ ما بس بزرگ، و بخشش او از شمار بيرون است.
آيين خداوندياش در پذيرش توبهي پيشينيان اين گونه نبود. هر چه را تاب آن نداشتيم، از عهدهي ما برداشت، و جز به اندازهي توانمان تكليف نفرمود، و ما را جز به كارهاي آسان وا نداشت، و براي هيچ يك از ما بهانهاي باقي نگذاشت.
اينك، از ما نگونبخت آن كس است كه نافرمانيِ خدا كند، و نيكبخت آن كس كه به او روي آورَد.
ستايش براي خداست به هر زباني كه نزديكترين فرشتگانش و گراميترين آفريدگانش و پسنديدهترين ستايشگرانش او را بدان ميستايند.
ستايشي برتر از هر ستايش ديگر؛ به همان اندازه كه پروردگار ما، خود، از همهي آفريدگانش برتر است.
پس به جاي هر نعمتي كه بر ما و همهي بندگان درگذشته و زندهي خود ارزاني داشته است، و به شمار تمام آنچه در علم بيپايان او گنجد، و به جاي هر يك از نعمتهايش، او را سپاس ميگوييم؛
شكر و سپاسِ چندين برابر و بيآغاز و انجام، تا هنگامهي رستاخيز؛ ستايشي كه بياندازه است، و به شمار درنيايد، و پايان نپذيرد، و در آن هيچ گسستي نباشد.
ستايشي كه وسيلهاي براي رسيدن به فرمانبرداري و بخشايش او، و راهي به بهشت، و پناهگاهي در برابر انتقام، و آسايشي از خشم، و پشتيباني براي فرمانبرداري، و بازدارندهاي از نافرماني، و مددكاري بر انجام دادن فرمودههاي او باشد.
ستايشي كه با آن در جرگهي دوستدارانِ نيكبختِ او درآييم، و در صفِ كساني باشيم كه با شمشيرهاي دشمنانش به شهادت رسيدهاند. بيشك، او سرپرست مؤمنان و نيكو خصال است.
دعای اول صحیفه سجادیه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
هنگامی که آن حضرت شروع به نیایش مینمودند و به حمد و ثنای پروردگار متعال میپرداختند
ستایش مخصوص خدایی است که ذات ازلیاش، اول در وجود و مبدأ آفرینش است بی آنکه آن ذات ازلی را اول و ابتدایی باشد و آخر در وجود است بی آنکه آن حقیقت ابدی را آخر و انتهایی باشد (هستی از اوست و هستی او اول و آخری ندارد) آنکه دیدهی بینندگان از دیدنش قاصر و اندیشهی توصیف کنندگان از وصفش عاجز است، جهان را با قدرتش ابداع کرد (بیتمثال و بیسابقهی فکرت آفرید) و بر طبق مشیت خود اختراع نمود، سپس تمام خلق را در مسیر ارادهی خویش به راه انداخت و آنان را در راه محبت خود قرار داد، بهطوریکه از آنچه آنان را به سویش پیش تاخته کندی نتوانند و بر آنچه به عقب رانده پیشی نگیرند، به فراخور هر جانداری روزیِ معلوم مقرر داشته از آنچه مقسوم اوست، هیچ کس یارای آن ندارد که ذرهای بکاهد، یا چیزی بیفزاید، سپس برای هر یک اجلی معین کرد و پایان مشخصی مقرر داشت که به همراه شب و روز به سوی اجل خویش گام بر میدارد و با سالهای عمر روزگار آن اجل معین فرا میرسد تا هنگامی که آخرین قدم را برداشته و از تمام پیمانهی عمر خویش بهره گیرد، آنگاه پروردگار او را به سوی منزلی که دعوتش نموده رهسپار کند، منزلی که در آن یا سعادت ابدی و ثواب و پاداش کامل است و یا شقاوت و قهر و غضب الهی است؛ (تا در آن عالم خدای متعال به عدل و احسان، بدکاران را به کیفر کردارشان برساند و نیکوکاران را به نیکی پاداش دهد) که کار خدا عدل و احسان است و نامهای مقدس و اوصاف عالیهاش پاک و منزه است و لطف و احسان و نعمتهایش بر خلق آشکار است و کسی را حق سؤال و چون و چرا در کار خدا نیست.
حمد خدای را که اگر به بندگانش نمیآموخت که چگونه در مقابل منتهای پیاپی و نعمتهای روشن و مسلم او سپاسگزار باشند هر آینه از عطاهای او بهره برده و ستایشش نمیکردند و در روزی او غوطهور شده و شکرش نمینمودند و اگر مردم چنین میبودند از مرز انسانیت بیرون رفته و به سر حد حیوانیت میرسیدند چنانکه در کتاب محکمش فرمود: اینان مردم غافل از خدا که نمیاندیشند جز مانند ستوران (چهارپایان) نیستند بلکه گمراهترند. (سورهی مبارکهی فرقان آیهی کریمه ۴۴)
حمد و ستایش مخصوص خداست که ما را به معرفت خویش راهنمایی کرد و خداشناسی آموخت؛ و بهرهای از شکر نعمتهایش را به ما الهام نمود و برخی از درهای علم به ربوبیت خویش را بر ما گشود و ما را راهنمایی کرد که چگونه در توحید او اخلاص داشته باشیم و از الحاد و شک و تردید در امرش دور گردانید. آنچنان سپاس و ستایش گوییم که عمر ما در ادای ستایشش به سر رسد و گوی سبقت را از کسانی که به رضا و عفوش نائل آمدهاند برباییم، آنچنان ستایشی که تاریکیهای برزخ را بر ما روشن کند و راه رستاخیز را بر ما آسان سازد و منزلت ما را در جلوی دید همگان گرامی بدارد، در آن روز که هر کس به سزای عمل خویش میرسد و به هیچ کس ابداً ستم نشود، روزی که هیچ دوستی به داد دوست خود نمیرسد و او را یاری نکند آنچنان ستایشش گوییم که در سایهی آن به اعلی علیین رسیم در نامههای ثبت شده که همهی مقربان درگاهش ناظر آنند، حمدی که به هنگام برق زدن چشمها، (روز قیامت هنگامی که از شدت ترس و وحشت به اندازهای مضطرب و متحیر گشته که چشمانش باز مانده و جایی را نمیبیند) دیدگان ما روشن شود و به هنگام سیاه شدن چهرهها رو سفید گردیم، حمدی که ما را از آتش دردناک رهانیده و در سایهی رحمتش قرار دهد، حمدی که با آن دوشادوش فرشتگان مقرب الهی قرار گیریم و همگام با پیامبران مرسل در منزلگاه ابدی و ثابت که تغییر ناپذیر است حرکت کنیم.
حمد خدای را که برای ما زیباییهای آفرینش (اخلاق نیکو) را برگزید و گواراترین روزیها را نصیبمان فرمود و ما اهلبیت را بر جمیع خلق برتری و فضیلت داد؛ که زمام امور تمام آنها با قدرت او به دست ما قرار گرفته و بهوسیلهی عزت و عظمت او فرمانبردار ما شدهاند، حمد خدای را که درهای نیاز را جز به حضرتش بر ما بست و خاندان رسالت را از غیر خود از همهی عالم بینیاز کرد، پس چگونه از عهدهی ستایش او توانیم برآمد؟ یا کی توانیم که شکر او گوییم!! هرگز، حمد خدای را که وسایل بسط (علم و ایمان) را در جوهر ذات ما آمیخت و اسباب اخذ و قبض حقایق را به ما عطا فرمود و از نعمت زندگی ما را بهرهمند ساخت و اعضای ما را برای فعالیت کامل نمود و ما را رزق نیکو و پاکیزه عطا کرد و به فضل و کرم خود ما را از همه بینیاز و به انعام خود متنعم و خشنود ساخت. سپس بهواسطهی امر و نهی ما را در طاعت و شکرگزاری بیازمود و چون ما بندگان از طریق آمرزش رو گردانیدیم و به وادی هلاکت شتافتیم باز بر ما تعجیل به عقاب و انتقام نفرمود بلکه ما را مشمول رحمت خویش گرداند و با بردباری و مهربانی منتظر برگشت ما به درگاه خود ماند.
حمد خدای را که ما را راهنمایی نمود به سوی توبهای که اگر فضل او نبود به آن دست نمییافتیم، اگر از فضل او چیزی را جز این به شمار نیاوریم همین بس، نعمتهای او چه خوب و احسان حضرتش چه فراوان است بر ما و فضلش چه بسیار، روش او دربارهی آمرزش گناه امتهای گذشته چنین نبود، ما را از تحمل آنچه درخور طاقت ما نبود معاف فرمود و ما را به اندازهی توانایی تکلیف نمود و تکلیف ما را جز سهل و اندک مقرر نفرمود و برای هیچ کس حجت و عذری باقی نگذاشت، پس هر کس که به هلاکت افتد خود مسئول است و خوشبخت کسی است که روی به سوی او آورد.
حمدِ خدای گوییم همانگونه که مقربترین فرشتگان او و بهترین خلق او بر ذات پاکش حمد کنند، حمدی که پسندیدهترین ستایشگران نزد حضرتش بجای آورند، حمدی که بر تمام ستایشها برتر گردد، همانگونه که پروردگار ما بر تمام خلایق برتری دارد، باز هم حمد گوییم او را در مقابل هر نعمتی که بر ما و تمام بندگان گذشته و آینده ارزانی داشته، به شمارش آنچه در پوشش علم حضرتش قرار گرفته و به جای هر یک از آنها چند برابر که پایانپذیر نباشد و تا روز رستاخیز ادامه داشته باشد، حمدی که حدّ محدود و حساب معدود و میزان معین نداشته باشد و هرگز پایان نپذیرد، حمدی که ما را به طاعت و بخشش حضرتش رهنمون سازد و رضای او را تـأمین کند و دریچهای به سوی آمرزش حضرتش و راهی به بهشت و پناهی از انتقام او و مایهی امان از غضبش و پشتیبان بر طاعتش و بازدارنده از نافرمانیاش و یاری بر ادای تکالیفش گردد، حمدی که بهوسیلهی آن در زمرهی سعادتمندان از دوستانش درآییم و در سلسلهی شهدایی که با شمشیر دشمنانش به خون غلطیدهاند قرار گیریم که اوست مولای ستایش شدهی ما.
اللهم عجل لولیک الفرج