متن دعای هفتم صحیفه سجادیه امام سجاد(نيايش آن حضرت در كارهاي مهم)
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ :
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
ترجمه دعای هفتم:
نيايش آن حضرت در كارهاي مهم
اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده ميشود، و اي آن كه سختيِ دشواريها با تو آسان ميگردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست.
سختيها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به ارادهي تو موجود شوند،
و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند.
تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواريها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.
اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگينياش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمدهام كه با آن مدارا نتوانم كرد.
اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آوردهاي و به سوي من روان كردهاي.
آنچه تو بر من وارد آوردهاي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كردهاي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشودهام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه.
و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار.
اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بيطاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو ميتواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايستهي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ
دعای سیزدهم صحیفه سجادیه(نيايش آن حضرت در نياز خواهي)
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى :
اللَّهُمَّ يَا مُنْتَهَى مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ وَ يَا مَنْ عِنْدَهُ نَيْلُ الطَّلِبَاتِ وَ يَا مَنْ لَا يَبِيعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْمَانِ وَ يَا مَنْ لَا يُكَدِّرُ عَطَايَاهُ بِالِامْتِنَانِ وَ يَا مَنْ يُسْتَغْنَى بِهِ وَ لَا يُسْتَغْنَى عَنْهُ وَ يَا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَ لَا يُرْغَبُ عَنْهُ وَ يَا مَنْ لَا تُفْنِي خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ وَ يَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ وَ يَا مَنْ لَا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجِينَ وَ يَا مَنْ لَا يُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدَّاعِينَ. تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِكَ وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَى عَنْهُمْ وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَى الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَيْكَ. فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِي مَظَانِّهَا، وَ أَتَى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا. وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْإِحْسَانِ. اللَّهُمَّ وَ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِي، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِيَلِي، وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي رَفْعَهَا إِلَى مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ، وَ لَا يَسْتَغْنِي فِي طَلِبَاتِهِ عَنْكَ، وَ هِيَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِينَ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ. ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِيرِكَ لِي مِنْ غَفْلَتِي، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِي، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْرَتِي. وَ قُلْتُ سُبْحَانَ رَبِّي كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّى يَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَى مُعْدِمٍ فَقَصَدْتُكَ، يَا إِلَهِي، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِي بِالثِّقَةِ بِكَ. وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْأَلُكَ يَسِيرٌ فِي وُجْدِكَ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِي وُسْعِكَ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لَا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ. اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْمِلْنِي بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ لَا تَحْمِلْنِي بِعَدْلِكَ عَلَى الِاسْتِحْقَاقِ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَ لَا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كُنْ لِدُعَائِي مُجِيباً، وَ مِنْ نِدَائِي قَرِيباً، وَ لِتَضَرُّعِي رَاحِماً، وَ لِصَوْتِي سَامِعاً. وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي عَنْكَ، وَ لَا تَبُتَّ سَبَبِي مِنْكَ، وَ لَا تُوَجِّهْنِي فِي حَاجَتِي هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ وَ تَوَلَّنِي بِنُجْحِ طَلِبَتِي وَ قَضَاءِ حَاجَتِي وَ نَيْلِ سُؤْلِي قَبْلَ زَوَالِي عَنْ مَوْقِفِي هَذَا بِتَيْسِيرِكَ لِيَ الْعَسِيرَ وَ حُسْنِ تَقْدِيرِكَ لِي فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي، إِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ. وَ مِنْ حَاجَتِي يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا )وَ تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِي سُجُودِكَ( فَضْلُكَ آنَسَنِي، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِي، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَن لَا تَرُدَّنِي خَائِباً.
ترجمه دعا:
نيايش آن حضرت در نياز خواهي
خدايا، اي سرانجامِ نيك هزار نياز خواهي.
اي آن كه توفيق رسيدن به خواستهها از توست.
اي آن كه در برابر نعمتهايت عوض نميخواهي.
اي آن كه زلالِ بخشش خود را به منّت نهادن نميآلايي.
اي آن كه تنها به تو بينيازي توان جست و از تو بينياز نتوان بود.
اي آن كه همگان به تو روي ميآورند و از تو روي بر نميتابند.
اي آن كه خواستههاي بسيار، گنجينههاي نعمت را تهي نميگرداند.
اي آن كه هيچ دستاويزي قانون حكمتت را دگرگون نميسازد.
اي آن كه رشتهي نياز نيازمندان از تو بريده نميشود.
اي آن كه بسياريِ دعاي خواهندگان تو را نميرنجاند.
خود را به بينيازي از آفريدگانت ستودهاي، و تو سزاوار اين بينيازي هستي،
و آفريدگان را نيازمندِ خويش خواندهاي و آنان را سزاست كه نيازمند تو باشند.
هر كس كه سامان كار خويش را از تو بخواهد، و بخواهد كه تو او را بينياز گرداني، خواستهي خود را در آن جا كه بايد، جست و جو كرده و از راهي درست به يافتن آن برآمده است.
و هر كس كه حاجت خود نزد يكي از بندگانِ تو بَرَد و او را سبب كاميابيِ خويش پندارد، خود را در معرض نااميدي گذاشته است و ميسزد كه از نعمتِ تو بهرهاي نبرد.
خدايا، مرا از تو خواستهاي است كه خود از برآوردن آن ناتوانم و چارهجويي آن نتوانم، و نفسم مرا وسوسه ميكند كه برآوردن آن خواسته را از كسي خواهم كه او، خود، نياز از تو خواهد و در خواستهاش از تو بينياز نباشد؛ و اين، خود لغزشي بود از لغزشهاي خطاكاران، و زمين خوردني چون زمين خوردنِ گنهكاران.
آن گاه به هشدار تو از خوابِ بيخبري به خود آمدم، و به توفيق تو، پس از لغزش برخاستم، و چون به راهم آوردي، ديگر زمين نخوردم و باز گرديدم،
و گفتم: پاك و منزّه است پروردگار من، چگونه ميشود نيازمندي از نيازمندي چون خود حاجت خواهد و تهي دستي نياز خواه تهي دستي گردد؟
پس اي معبود من، با اشتياقِ تمام به سويت آمدم، و با اعتماد، دست اميد به دامانِ تو زدم،
و دانستم كه كوه خواستههاي من، پيش توانگري تو، كوچك است، و انبوه چشمداشتِ من از تو، در برابر رحمتهاي تو اندك؛ گنجايش لطفِ تو بيش از نيازِ خواهندگان است، و دستِ بخشش تو بالاتر از همهي دستان.
خدايا، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و به لطف خود با من آن كن كه بخشش بسيار تو را سزاوار است، و به عدل خود با من آن مكن كه مرا شايسته است. من نخستين كسي نيستم كه به تو روي آورد و تو او را نعمت دادي، حال آن كه سزوار رانده شدن بود، و نخستين كسي نيستم كه دست خواهش به سويت دراز كرد و تو خواستهاش را برآوردي، حال آن كه سزاوار نااميدي بود.
خدايا، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و دعاي مرا اجابت كن و ندايم را پاسخ گو و بر زاريهاي من رحمت آور و آواز مرا بشنو
مرا از خودت نااميد مساز، و رشتهي پيوند من با خودت را مگسل، و در اين نياز كه اكنون از تو ميخواهم، و هر نياز ديگر، مرا به ديگران حواله مكن.
و پيش از آن كه از اين جا برخيزم، خود، برآوردنِ خواستهام را بر عهده بگير، و با آسان كردن سختيها بر من، نيازم را برآورده ساز و مرا به خواستهام برسان، و در هر كار، آنچه خير من در آن است، برايم مقدّر فرما.
خدايا، بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي پيوسته و بالنده؛ بيگسست و بيپايان، و اين درود را ياري رسانِ من و وسيلهي برآمدنِ حاجتم گردان، كه تو كارگشايِ نيكو خصالي.
اي پروردگارِ من، خواهشم از تو اين است كه… [خواستهي خود را به ياد ميآوري و به سجده ميروي و ميگويي:] بخشش بسيار تو خاطرم را آسوده و احسانت مرا به سوي تو راه نمود. پس تو را به خودت و به محمد و خاندانش ـ كه درود تو بر آنان باد ـ سوگند ميدهم و از تو ميخواهم كه مرا دستِ تهي و نااميدي برنگرداني.
دعای دوازدهم صحیفه سجادیه (نيايش آن حضرت در اعتراف به گناه)
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الِاعْتِرَافِ و طَلَبِ التَّوْبَةِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى :
اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ، وَ تَحْدُونِي عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَ نَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَيْهِ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَصَّرْتُ فِي شُكْرِهَا. وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ فَهَا أَنَا ذَا، يَا إِلَهِي، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ، وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعِيلِ مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّي لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ، وَ لَمْ أَخْلُ فِي الْحَالَاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ. فَهَلْ يَنْفَعُنِي، يَا إِلَهِي، إِقْرَارِي عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ وَ هَلْ يُنْجِينِي مِنْكَ اعْتِرَافِي لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ أَمْ أَوْجَبْتَ لِي فِي مَقَامِي هَذَا سُخْطَكَ أَمْ لَزِمَنِي فِي وَقْتِ دُعَايَ مَقْتُكَ. سُبْحَانَكَ، لَا أَيْأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ.) 8) الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَيْقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَهُ مِنْكَ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ، وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ. قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى، وَ نَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ، يَدْعُوكَ بِيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ، وَ يَا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَ يَا مَنْ عَفْوُهُ أَكْثرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ يَا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ. وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ. مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ. أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمَّا وَقَعَ فِيهِ. عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لَا يَتَعَاظَمُكَ، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لَا يَسْتَصْعِبُكَ، وَ أَنَّ احْتِمَالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لَا يَتَكَأَّدُكَ، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الِاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الِاسْتِغْفَارَ. وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ. 15) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِي مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ، وَ عَافِنِي مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَ أَجِرْنِي مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّكَ مَلِيءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَيْسَ لِحَاجَتِي مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَ لَا لِذَنْبِي غَافِرٌ غَيْرُكَ، حَاشَاكَ وَ لَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي إِلَّا إِيَّاكَ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِي، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِي، وَ اغْفِرْ ذَنْبِي، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِي، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.
ترجمه دعا:
نيايش آن حضرت در اعتراف به گناه
خدايا، سه چيز مرا باز ميدارد از اين كه خواستهي خود را با تو در ميان گذارم، و يك چيز مرا بر آن وا ميدارد.
فرماني كه دادهاي و من در عمل به آن كُندي كردهام، كاري كه مرا از آن بازداشتهاي و من به انجام دادنِ آن شتاب ورزيدهام، نعمتي كه به من ارزاني داشتهاي و من در سپاس آن كوتاهي نمودهام، سه چيزي هستند كه مرا باز ميدارند.
اما بخشش و نيكي بسيار تو به كسي كه روي به درگاهت آورد و با خوشبيني به سوي تو آيد، مرا به گفتنِ خواستهام بر ميانگيزد؛ چرا كه هر احسانِ تو بخشش بسيار است، و هر نعمتِ تو نعمتي بيسابقه.
اينك اي معبود من، اين منم كه بر درگاه عزّتِ تو همچون بندهاي فرمانبردار و خوار ايستادهام، و همچون بينوايي عيالوار، شرمسارانه دستِ خواهش دراز كردهام.
اعتراف ميكنم كه در هنگام احسانِ تو جز خودداري از نافرماني تو كاري نكردهام، حال آن كه هيچ گاه از نعمتهاي تو بيبهره نبودهام.
اي معبودِ من، آيا اقرارم به كارهاي ناپسند در پيشگاه تو، مرا سود ميدهد؟ و اعترافم به زشتكاريها مرا از عذاب تو نجات ميبخشد؟ يا در همين حال كه هستم خشمِ خود را بر من واجب كردهاي، و هم اكنون كه تو را ميخوانم غضب خود را دامنگيرم ساختهاي؟
اي خداوند پاك، از تو نااميد نخواهم شد، زيرا دَرِ بازگشت به سوي خود را به رويم گشودهاي. پس به درگاهت مينالم، چونان بندهاي ذليل كه بر خود ستم كرده و حُرمت پروردگارِ خود را شكسته است؛
همان كه گناهانش فزوني يافته و روزگار عمرش سپري شده و چندان كه مينگرد، زمان كار كردنش به سر آمده و زندگياش رو به پايان نهاده است، و به يقين ميداند كه پناهي جز تو ندارد و از عذاب تو گريختن نتواند. پس با توبه روي به درگاهت آورده و آن را براي تو خالص گردانيده و با دلي پاك و پاكيزه در پيشگاهت ايستاده و با صدايي آرام و دگرگون تو را ميخواند.
از فروتني بسيار و سر به زير افكندن در پيشگاه تو قامتش خم گرديده و ترس از تو پاهايش را به لرزه درآورده و گونههايش خيسِ اشك است، و در اين حال، تو را ميخواند كه: اي مهربانترين مهربانان، و اي مهربانترين كسي كه رحمت خواهان سوي تو آيند و جويندگانِ آمرزش پيرامونِ تو گردش كنند. اي آن كه بخشش تو از انتقامت بيشتر، و خشنودي تو از خشمت افزونتر است.
اي آن كه به نيكي از گناه خلق در ميگذري تا ستايشِ تو كنند. اي آن كه بندگانت را به پذيرش توبه عادت دادهاي و با توبه تبهكارانشان را به راه آوردهاي. اي آن كه به اندك كارِ نيك ايشان خرسند شوي و آن كارِ كم را پاداش بسيار دهي. اي آن كه اجابت دعاي بندگان را ضامن شدهاي و با فضل و بخشش خود، به آنان پاداش نيك وعده فرمودهاي.
من آن گنهكارترينِ گنهكاراني نيستم كه آمرزيدهاي؛ من از نكوهيدهترين كساني نيستم كه از تو پوزش خواستهاند و پذيرفتهاي؛ و از ستمكارترينِ ستمكاراني نيستم كه رو به سوي تو آوردهاند و تو نيز [با رحمت خود] به ايشان رو كردهاي.
من اينك به سوي تو برميگردم؛ همچون كسي كه از گذشتهي خود سخت پشيمان است و از بار گرانِ معصيتي كه بر دوش دارد، هراسان است، و از آنچه گرفتار آن شده، شرمسار و دل نگران است.
ميداند كه آمرزش گناهان بزرگ، پيش تو كار سختي نيست، و در گذشتن از خطاهاي سنگين بر تو دشوار نباشد، و بردباري در برابر تباهكاري آشكار ما تو را به زحمت نيندازد، و محبوبترين بندگان تو آن كس است كه در برابرِ تو سركشي نكند و از پافشاري بر گناه بپرهيزد و پيوسته از تو آمرزش خواهد.
خدايا من از گردن كشي در برابرِ تو بيزاري ميجويم و از پافشاري بر گناه به تو پناه ميبرم و از هر كوتاهي كه كردهام آمرزش ميطلبم و بر آن كار كه در آن فرو مانم از تو ياري ميخواهم.
خدايا، بر محمد و خاندانش درود فرست و گناه آنچه را بر من واجب كردهاي، بر من ببخشاي، و مرا از كيفري كه سزاوار آنم، بِرَهان، و از آنچه گناهكاران را به وحشت انداز، آسوده بدار؛ زرا تو بر چشمپوشي از گناه توانايي، و تنها به تو اميدِ خطا پوشي هست، و همگان تو را به وصف آمرزش ميشناسند. خواستهي خويش را تنها از تو ميخواهم كه گناهم را جز تو آمرزندهاي نيست. هرگز، هرگز!
من بر خويشتن جز از عذابِ تو نميترسم، كه تنها از تو بايد بيم داشت و تنها از تو بايد آمرزش خواست. بر محمد و خاندانش درود فرست و نيازم را برآور و خواستهام را برسان و گناهم را ببخشاي و مرا از ترس در امان دار، كه تو بر هر كاري توانايي و اين همه بر تو آسان است. چنين باد اي پروردگار هستيها.
دعا به وقت پناه بردن به خدا
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیهالسلام مُتَفَزِّعاً إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
(۱) اللَّهُمَّ إِنِّی أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِی إِلَیک (۲) وَ أَقْبَلْتُ بِکلِّی عَلَیک (۳) وَ صَرَفْتُ وَجْهِی عَمَّنْ یحْتَاجُ إِلَی رِفْدِک (۴) وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِی عَمَّنْ لَمْ یسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِک (۵) وَ رَأَیتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ. (۶) فَکمْ قَدْ رَأَیتُ- یا إِلَهِی- مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَیرِک فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاک فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا، (۷) فَصَحَّ بِمُعَاینَةِ أَمْثَالِهِمْ حَازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبَارُهُ، وَ أَرْشَدَهُ إِلَی طَرِیقِ صَوَابِهِ اخْتِیارُهُ. (۸) فَأَنْتَ یا مَوْلَای دُونَ کلِّ مَسْئُولٍ مَوْضِعُ مَسْأَلَتِی، وَ دُونَ کلِّ مَطْلُوبٍ إِلَیهِ وَلِی حَاجَتِی (۹) أَنْتَ الْمَخْصُوصُ قَبْلَ کلِّ مَدْعُوٍّ بِدَعْوَتِی، لَا یشْرَکک أَحَدٌ فِی رَجَائِی، وَ لَا یتَّفِقُ أَحَدٌ مَعَک فِی دُعَائِی، وَ لَا ینْظِمُهُ وَ إِیاک نِدَائِی (۱۰) لَک- یا إِلَهِی- وَحْدَانِیةُ الْعَدَدِ، وَ مَلَکةُ الْقُدْرَةِ الصَّمَدِ، وَ فَضِیلَةُ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّةِ، وَ دَرَجَةُ الْعُلُوِّ وَ الرِّفْعَةِ. (۱۱) وَ مَنْ سِوَاک مَرْحُومٌ فِی عُمُرِهِ، مَغْلُوبٌ عَلَی أَمْرِهِ، مَقْهُورٌ عَلَی شَأْنِهِ، مُخْتَلِفُ الْحَالاتِ، مُتَنَقِّلٌ فِی الصِّفَاتِ (۱۲) فَتَعَالَیتَ عَنِ الْأَشْبَاهِ وَ الْأَضْدَادِ، وَ تَکبَّرْتَ عَنِ الْأَمْثَالِ وَ الْأَنْدَادِ، فَسُبْحَانَک لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ.
(۱) بارخدایا به بریدنم از غیر و پیوستنم به تو خود را از هر شائبه خالص کردم، (۲) و با تمام وجود به تو رو آوردم، (۳) و از آن که نیازمند به عطای توست روی گرداندم، (۴) و درخواست خود را از طرف آن که از فضل تو بینیاز نیست گرداندم، (۵) و دانستم که حاجت خواستن محتاج از محتاج دیگر از سبک رائی و گمراهی عقل اوست. (۶) خداوندا، چه بسیار مردم را دیدهام که از غیر تو عزت خواستند و خوار شدند، و از غیر تو ثروت طلبیدند و تهیدست گشتند، و در طلب بلندی و مقام برآمدند و پست شدند، (۷) پس انسان دوراندیش به دیدن امثال ایشان بر راه درست رود و پندگیری او مایه توفیق او شود، و این انتخاب او را به راه صواب رهنمون گردد. (۸) پسای مولای من مرجع خواهش من تویی نه هیچ مسئول دیگر، و برآورنده نیازم تویی نه هیچ مطلوب الیه دیگر، (۹) پیش از آنکه کسی را بخوانم تو را میخوانم و بس، احدی در چشم انداز امید من با تو شریک نیست، و هیچ کس در دعای من با تو همراه نیست، و ندای من او و تو را با هم در برنمی گیرد. (۱۰) الهی، تنها توراست وحدانیت و یگانگی، و ملکه قدرت بینیاز، و فضیلت حول و قوّت، و پایه والایی و رفعت، (۱۱) و ماسوای تو در تمام عمر خود نیازمند رحمت تو، و در کار خویش عاجز و مغلوب، و در امور خود ناتوان است، و حالاتی گوناگون، و صفات ناپایا دارد، (۱۲) پس تو بالاتر از آنی که همانند و ضدی برای تو باشد، و بزرگتر از آن که همسان و همتا داشته باشی، پس پاک و منزّهی، معبودی جز تو نیست.
پانویس
ترجمه دعای بیستم صحیفه سجادیه:
(۱) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ایمانم را به درجه کاملترین ایمان رسان، و یقینم را برترین یقین گردان، و نیتم را به بهترین نیتها منتهی ساز، و کردارم را به بهترین کردارها تبدیل کن.
(۲) بارخدایا، نیتم را به لطف خود کامل و خالص گردان، و یقینم را بدان گونه که دانی به راه صحت بر، و تباهی کارم را به قدرتت اصلاح کن.
(۳) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و گره هر کاری که فکرش مرا به خود مشغول داشته بگشای، و مرا در کاری قرار ده که فردا مرا از آن بازپرسی میکنی، و روزگارم را در آنچه از پی آنم آفریدهای مصروف دار، و بینیازم گردان و روزیت را بر من وسعت ده، و به چشمداشت مبتلایم مکن، و ارجمندم ساز و گرفتار کبرم مفرما، و بر بندگیت رامم ساز، و بندگیام را به آلودگی خودپسندی تباه مکن، و خیر و نیکی را برای تمام مردم به دست من جاری ساز، و آن را از کدورت منّتگذاری دور دار، و خوی عالی را به من عنایت فرما، و از فخرفروشی محافظتم کن.
(۴) بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنکه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانی، و عزتی آشکار برایم ایجاد مکن مگر که به همان اندازه در باطنم خاکسار سازی.
(۵) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از روشی پسندیده بهره دِه که آن را با برنامهای دیگر عوض نکنم، و مرا به طریق حق رهنمون شو آنگونه که از آن روی نتابم، و نیتی درست و استوار به من مرحمت کن آنسان که در آن به تردید نیفتم، و مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود، و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود جانم را بستان قبل از - آنکه دشمنیات به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم گردد.
(۶) الهی در وجود من هیچ خصلت عیبناک مگذار مگر آنکه آن را به دایره اصلاح آوری، و مرا با هیچ عیبی که به خاطر آن سرزنشم کنند رها مکن مگر آنکه آن را نیکو گردانی، و هیچ کرامتی را در من ناقص مگذار مگر آنکه به کمالش رسانی.
(۷) بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و شدّت کینه کینه توزان را به محبت، و حسد اهل تجاوز را به مودّت، و بدگمانی اهل صلاح را به اطمینان، و دشمنی نزدیکان را به دوستی، و گسستن خویشاوندان را به خوشرفتاری، و رو بر تافتن نزدیکان را از یاری نمودن به یاری، و دوستی ظاهرسازان را به دوستی حقیقی، و خوارانگاشتن مصاحبان را به حُسن رفتار، و تلخی ترس از ظالمان را به شیرینی ایمنی مبدّل ساز.
(۸) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر کسی که به من ستم کند چیرگی ده، و با آن که با من به مجادله برخیزد زبان گویا ساز، و بر آن که نسبت به من دشمنی ورزد پیروزی عنایت کن، و بر آن که مرا میفریبد چارهسازی مرحمت فرما، و بر آن که مرا زبون خواهد قدرت ده، و بر آن که مرا عیب میگوید توانی ده که دروغش را آشکار سازم، و از چنگ آن که مرا بیم دهد رهایم کن، و از آن که مرا به راه راست رهنمون شود و استقامت آموزد توفیق فرمانبری ده، و به پیروی از کسی که ارشادم نماید موفّق دار.
(۹) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر خیرخواهی کسی که با من نیرنگ کند توفیق ده، و آن را که از من دوری کرده به خوبی پاداش دهم، و به آن کس که محرومم ساخته بخشش کنم، و به آن که از من بریده بپیوندم، و برخلاف آن که از من غیبت کرده از وی نیکو یاد کنم، و خوبی را سپاسگزارم، و از بدی چشم بپوشم.
(۱۰) بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به زیور شایستگان بیارای، و زینت اهل تقوا را در این امور بر من بپوشان: در گستردن سفره عدل، و فرو خوردن خشم، و خاموش کردن آتش فتنه، و جمع کردن پراکندگان، و اصلاح بین مردم، و آشکارنمودن کارهای خوب، و پوشاندن عیوب، و نرمخویی، و فروتنی، و خوشرفتاری، و وقار، و حسن معاشرت، و سبقتجویی به فضیلت، و اختیار کردن تفضّل بر دیگران، و چشمپوشی از سرزنش دیگران، و بخشش رایگان به غیر مستحق، و گفتن سخن حق هر چند سنگین و گران باشد، و ناچیز دانستن نیکی را در گفتار و رفتارم هر چند زیاد باشد، و بسیار شمردن شرّ را در گفتار و رفتارم هرچند اندک باشد. و همه این خصلتها را به وسیله تداوم اطاعت، و همراهی با جماعت مسلمین، و فرو گذاشتن اهل بدعت و عمل کننده به رأی ساختگی در دین، کامل ساز.
(۱۱) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و فراخترین روزی را به وقت پیری نصیبم کن، و نیرومندترین قوّت خود را به هنگام درماندگی بهره من فرما، و مرا در راه عبادت دچار سستی منما، و از تشخیص راهت نابینایم مساز، و به ارتکاب خلاف محبتت دچار مکن، و مپسند که به کسی که از تو دور است نزدیک شوم، و از آن که با تو همراه است جدا گردم.
(۱۲) الهی چنان کن که با نیرو و قدرت تو به شداید حمله کنم، و به وقت نیاز به گدایی از تو برخیزم، و در بیچارگی به پیشگاه تو بنالم، و مرا به کمک خواستن از غیر خود چون مضطر شوم، و به فروتنی برای مسئلت از غیر خود چون ندار شوم، و به زاری کردن به درگاه غیر خود چون بترسم گرفتار مکن، که به آن خاطر سزاوار خواری و منع از رحمت و بیاعتنایی از جانب تو شوم،ای مهربانترین مهربانان.
(۱۳) الهی عنایت کن که به جای آنچه شیطان در دلم میافکند از آرزوی باطل و بدگمانی و حسد، یاد عظمت تو کنم، و در قدرت تو اندیشه نمایم، و در دفع دشمنان تو چارهسازی نمایم، و به جای آنچه شیطان بر زبانم جاری میسازد از فحش و بدگویی و ناسزا یا شهادت ناحق، یا غیبت از مؤمن غایب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها، سخن در سپاس تو گویم، و و مبالغه در ثنای تو ورزم، و با تمام هستی خود ستایش بزرگی تو کنم، و شکر نعمت تو بجای آورم، و اعتراف به احسان تو نمایم، و به شمردن نعمتهای تو مشغول گردم.
(۱۴) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مگذار که من ستمزده شوم در حالی که تو به دفع آن از من توانایی، و اجازه مده که بر دیگری ستم کنم درحالی که تو در جلوگیری از من نیرومندی، و مپسند که گمراه شوم در حالی که به حقیقت بر هدایت من توانایی، و نخواه که تهیدست گردم در حالی که فراخی روزی من نزد توست، و مرا به سرکشی میازمای که توان و دارایی من از توست.
(۱۵) الهی به جانب آمرزشت آمدهام، و به سوی بخشایشت روی آوردهام، و به گذشت تو مشتاقم، و به فضلت اعتماد و تکیه دارم، و چیزی نزد من نیست که مرا درخور آمرزش تو کند، و نه کاری که مستحق بخشایش تو گردم، و با ستمهایی که بر خود کردهام جز تکیه بر فضل و احسان تو راهی ندارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و بر من تفضّل فرما.
(۱۶) الهی زبانم را به هدایت گویا ساز، و تقوا را بر قلبم الهام کن، و به پاکیزهترین روشم توفیق ده، و مرا به کاری وادار که بیش از هر چیز به آن خشنودی.
(۱۷) الهی بهترین راه را پیش پایم گذار، و مرا بر آئین خوددار تا بر آن بمیرم و زنده شوم.
(۱۸) الهی بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از نعمت میانهروی بهرهمند فرما، و از اهل درستی و استقامت، و راهنمایان به خیر، و بندگان شایستهات قرار ده، و نجات و رستگاری در قیامت، و رهیدن از کمینگاه عذاب نصیبم کن.
(۱۹) الهی از نفس من آنچه که موجب آزادیاش باشد برای خود بگیر، و آنچه را که موجب صلاح آن گردد برایم باقی بدار، زیرا که نفس من در معرض هلاکت است مگر اینکه تو او را حفظ کنی.
(۲۰) الهی چون اندوهناک شوم تو دلخوشی منی، و چون محروم گردم تو محل امید منی، و چون غم و غصه و مصیبت بر من هجوم آرد پناهم به توست، و آنچه از دستم رود تدارکش نزد توست، و هر چه تباه گردد اصلاحش از جانب توست، و هر چه را ناپسند داری تغییرش به دست توست، پس قبل از بلا عافیت را، و پیش از طلب توانگری را، و پیش از گمراه شدن هدایت را بر من منّت گذار، و مرا از آزار مردمان کفایت کن، و ایمنی از روز قیامت را نصیبم فرما، و حسن ارشاد را به من مرحمت کن.
(۲۱) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و به لطفت همه شرور را از من بگردان، و مرا به نعمتت پرورش ده، و به کرمت اصلاح کن، و به احسانت مداوا فرما، و در سایه رحمتت جای ده، و خلعت خشنودیت را به من بپوشان، و چون کارها بر من دَرهم شود مرا به هدایتآمیزترین آنها، و چون برنامهها در نظرم مشتبه شود مرا به پاکیزهترین آنها، و در اختلاف آئینها مرا به پسندیدهترین آنها رهنمون باش.
(۲۲) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و تارکم را به تاج کفایت بیارای، و مرا در امور به نیکی سرپرستی کن، و صدق هدایت به من عنایت فرما، و به وسعت روزی آزمایشم مکن، و از آسایش در زندگی برخوردارم نما، و معیشتم را دشوار مکن، و دعایم را به سویم برمگردان، زیرا من برایت همتا قرار نمیدهم، و با وجود تو به سویی دست حاجت نمیبرم.
(۲۳) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از اسراف بازدار، و روزیم را از تلف شدن نگاه دار، و دارائیم را به وسیله برکت دادن افزون کن، و مرا در انفاق از آن مال در امور خیر به راه هدایت رهبری فرما.
(۲۴) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از سختی و رنج به دست آوردن روزی کفایت کن، و روزیم را از جایی که گمان نمیبرم به من عنایت فرما، تا در راه بهدست آوردن روزی از بندگیت بازنمانم، و سنگینی وبال آن را به دوش نکشم.
(۲۵) الهی آنچه را که در راه بهدست آوردن آنم به قدرتت برایم فراهم نما، و از آنچه بیم دارم به عزتت پناهم ده.
(۲۶) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و آبرویم را به توانگری حفظ کن، و قدر و منزلتم را به تنگدستی پست مفرما، که از روزیخوارانت روزی طلبم، و از اشرار خلقت عطایی خواهم، تا به تعریف آن که به من عطا کند مایل شوم، و به سرزنش آن که از من منع نماید مبتلا گردم، درحالی که بخشش و منع عطا وقف حریم مقدس توست (و دیگران کارهای نسیتند).
(۲۷) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا سلامتیای که در عبادت، و فراغتی که در زهد مصرف شود، و دانشی که به کار بندم، و خصلت پارسایی توأم با میانهروی روزی کن.
(۲۸) الهی حیاتم را با عفو خود پایان ده، و آرزویم را به رحمتت صورت تحقق ده، و راههای رسیدن به خشنودیت را بر من هموار ساز، و در همه حال اعمالم را نیکو گردان.
(۲۹) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در اوقات بیخبری و غفلت برای یادت بیدار کن، و در روزگار مهلت به طاعتم وادار، و راهی هموار به سوی عشقت برایم باز کن، و به سبب آن خیر دنیا و آخرتم را کامل گردان.
(۳۰) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، مانند بهترین درودی که قبل از او بر هر یک از بندگانت نثار فرمودهای، و پس از او نثار کسی خواهی فرمود، و ما را در این جهان و آن جهان خیر و خوبی نصیب فرما، و به رحمتت مرا از عذاب آتش جهنم حفظ فرما.